از کنکور تا کنکور (بخش دوم) کنکور ارشد مهندسی پزشکی:

قبولی در کنکور ارشد مهندسی پزشکی

ادامه ماجرای کنکور و کنکور ارشد مهندسی پزشکی من:

کنکور ارشد مهندسی پزشکی

تا به اینجا هر اتفاقی افتاد همه مربوط به تیرماه میشد.
جایی که داشتم هنوز برای کنکور تصمیم میگرفتم.
تصورم این بود که بخش سخت کار من همین تصمیم بود.
نمی دانستم که با چالش های سخت تر و عجیب تری مواجه خواهم شد.
بعد از تصمیم گیری برای کنکور باید به فکر برنامه ریزی هم میبودم.
از طرفی هزینه کتاب های کمک آموزشی هم بود و

من که هزینه به اندازه خرید چند کتاب را هم نداشتم.

دانشجویی که فقط درس میخواند و
اوقات فراغت خود را با امور فوق برنامه پر میکند،

نه اینکه نگران هزینه ها نباشم فقط آدم قانعی بودم
و به اندازه دخل خرجم زندگی ام را سپری میکردم.

اما اگر قرار میشد هزینه ای اضافی شبیه به این یعنی
کتاب را باید به شکل دغدغه ای جدید جلو میبردم.
البته شروع همه چیز از سایت سازمان سنجش بود.!

مرداد ماه

همه چیز برایم شبیه به سکوتی بود که خبر از طوفان می داد.
طوفان کنکور ارشد مهندسی پزشکی امسال که من از قبل منتظرش بودم.

طوفانی که مشخص نبود قرار است چه بلایی سرم بیاورد.
دنبال راهی بودم که بتوانم هم هزینه کتاب هایم را جور کنم و
هم بتوانم وقت کافی برای مطالعه داشته باشم

اتفاقی که ممکن بود با مشغول بودنم و سرکار رفتنم تقریبا مختل میشد.
در این موارد فقط چند انتخاب محدود برایم باقی می ماند.
بهترین و سهل ترین راه بین دو راهی که یکی از انها فروش برخی از اجناسم بود
و دیگری کمک گرفتن از پدر،دومی را انتخاب کردم.

اما این انتخاب یک مسئولیت سنگین هم با خود به همراه داشت.

این انتخاب باعث میشد که پدرم در جریان کنکور قرار بگیرد و پیگیر نتیجه نهایی ان باشد.
حتی ممکن بود درباره آن با بقیه هم صحبت کند و این یعنی باعث میشد
احساس کنم چندین نگاه نتیجه کارم را دنبال کنند.

این اتفاق میتواند باعث شود که یک داوطلب کنکور مدام نگران باشد
و استرس همه وجودش را فرا بگیرد.

در این شرایط کارم سخت میشد اما من راهی جز تلاش کردن نداشتم.

کمی که با خودم فکر کردم به این نتیجه رسیدم که ای استرس را تبدیل به دغدغه کنم.

استرس فقط باعث میشد تاثیر منفی در نتیجه نهایی به وجود بیاید.
پس باید سعی میکردم تحت هر شرایطی تمرکزم را از دست ندهم.
من که تصمیم را گرفته بودم.راهش هم معلوم بود.نباید زمان را هم از دست میدادم.
بعد از اینکه کمی پول از پدرم گرفتم و قبل از اینکه کتاب تهیه کنم برنامه ریزی را شروع کردم.
قدم نخست در برنامه ریزی مشخص کردن هدف است.
پس در ابتدا باید گرایش مد نظرم را با توجه به علاقه و اولویت بندی خودم انتخاب میکردم.
من که عاشق رشته و گرایشم بودم پس اولویت اولم هم همین رشته بود.
و قبولی در کنکور ارشد مهندسی پزشکی امسال

بعد از گرایش باید سراغ دروسی میرفتم که ضرایب بالاتری دارند.

سه درس اصلی ریاضی و مدار و سیگنال که ثابت بودند.

من که در درس زبان کمی پیش زمینه داشتم ان را هم انتخاب کردم.
بین دو درس کنترل خطی و الکترونیک هم معقول ترین انتخاب برایم کنترل خطی بود.
چرا که کنترل خطی را میتوانستم راحت تر و برایم قابل فهم تر بود.
سه کتاب ریاضی مهندسی و کنترل خطی و سیگنال را خریداری کردم.
با خرید این کتاب ها پولم تمام شد و حتی پول خرید کتاب های معادلات و مدار را نداشتم.
برای زبان هم در نظر گرفتم که فقط سوالات کنکور سال های قبل را حل کنم.
شاید این شروع خوبی فوق العاده برای کسی که هدف بزرگی در سر داشت نبود.

اما این تمام توانم بود.برنامه هفتگی را نوشتم.

و شروع کردم به مطالعه کنکور ارشد مهندسی پزشکی امسالم.
درس های مدار و معادلات را هم از روی جزوه شروع کردم.

اولین چالشی که بعد از شروع با آن رو به رو شدم میزان حجم دروس بود.
ضمن اینکه احساس میکردم کتاب های کنکوری
شامل مطالبی میشد که انها در دانشگاه فرا نگرفته بودم.

با احترام
علی عابدی فارغ التحصیل ارشد مهندسی پزشکی در دانشگاه صنعتی شریف.

ادامه در قسمت سوم.!

قسمت اول هم اینجاست.!

 

در صورتی که تمایل به مشاوره تلفنی با استاد عابدی را دارا هستید
میتوانید در این صفحه ثبت نام نمایید.

این جلسه مشاوره کاملا رایگان خواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *