از کنکور تا کنکور(بخش سوم):

مهندسی پزشکی صنعتی شریف رو چطور میشه بدست آورد:

مهندسی پزشکی صنعتی شریف یه آرزو هست برای خیلی ها همونطوری که برای منم بود

مهندسی پزشکی صنعتی شریف

***این نوشتار دارای دو بخش قبلی است: بخش اول   و بخش دوم را قبلا باید مطالعه کرده باشید.

تا به اینجا به نقطه ای رسیدم که فرق تصور با عمل را درک کردم.
من که با شروع نه چندان فوق العاده خود متوجه شدم که عمق فاجعه کجاست.
شاید از همین نقطه دقیقا باید به این فکر میکردم که پایان قصه ام چه خواهد بود.
انچه که همیشه باعث میشد توان و رمق درس خواندن داشته باشم جدا از علاقه شخصی امید بود.
امیدی که همیشه خیلی کم اتفاق می افتاد که از دستش بدهم.
همیشه و در همه مراحل زندگی سعی بر این داشتم که تا اخرین لحظه در هر کاری امیدم را از دست ندهم
و این موضوع باعث میشد کمتر انرژی ام افت پیدا کند.
اما خب در این مسئله به خصوص،امید کافی نبود.

حتی تلاش زیاد هم ممکن بود به نتیجه دلخواه که مهندسی پزشکی صنعتی شریف بود منجر نشود.

پس باید کمی می اندیشیدم که چگونه میتوانم کیفیت کارم را بهتر کنم و نتیجه بهتری بگیرم.
درس خواندن اگر در روند درستی باشد در اکثر مواقع باید روند رو به رشدی برای داوطلب ایجاد کند.
البته هیچوقت نمی توان موانع مطالعه و تمرکز را نادیده گرفت اما همین موانع نباید باعث لطمه زدن به نتیجه نهایی داوطلب شود.
پس در صورتی که داوطلب به مشکل برخورد کرد باید در نظر داشته باشد که
این مشکل میتواند شرایط را برای وی سخت تر نماید نه اینکه باعث بشود نتیجه کلی کار تغییر کند.
شهریور ماه بود که باید تصمیم اساسی میگرفتم که برای ترم تحصیلی جدید چه برنامه ای بچینم
که اولا به دروسم که دارم ضربه نخورد و بتوانم همه را پاس کنم و ثانیا به کنکور هم برسم.

مسلما ایده ال هر دواطلبی این است که بتواند بلافاصله پس از فارغ التحصیلی وارد مقطع بعدی شود و در این میان فاصله ای ایجاد نشود.

من هم از قاعده دور نبودم  و برای همین باید خودم را با شرایط موجود وفق میدادم.
نکته این جا بود که بعد از انتخاب واحد عملا کلاس ها در دو هفته دوم شهریور شروع میشد
و استاد هایمان هم به جز مواردی استثنا تقریبا همه می امدند و عجیب اینکه حضور غیاب هم میکردند.

البته در این میان اولین چیزی که به ذهن هر فردی می رسد غیبت مجاز سه جلسه است.

من هم با خود فکر کردم اگر این سه جلسه را به سر کلاس نروم قطعا میتوانم روند درس خواندن خود را ادامه دهم.
اما اگر این موضوع را نادیده بگیرم و در زمان دیگری از این فرصت استفاده کنم ممکن است نتیجه منفی در کارم داشته باشد.
بعد از غیبت هم با خود فکر کردم که با اساتید هم صحبتی بکنم و خیلی از کلاس ها را حاضر نباشم.
با خود گفتم که قطعا اساتید هم مرا درک میکنند و اگر بفهمند دلیل غیبتم چیست از این موضوع استقبال میکنند.
البته بیشتر اساتید هم این کار را کردند.
بعد از انتخاب واحد برای همه استاتید ترم ایمیلی را ارسال کردم و به جز کنکور چندین دلیل موجه و غیر موجه را برایشان اوردم
تا مطمئن شوم با من همکاری خواهند کرد.تقریبا همه اساتید موافق بودند.

اما یکی از اساتید شرط عجیبی برایم گذاشت.

من با ان استاد دو درس را اخذ نموده بودم.هیچ استادی هم به غیر وی ان درس های تخصصی را ارائه نمیداد
و من به ناچار در مجموع پنج واحد درسی را با ان استاد اخذ نموده بودم.
پس از اینکه ایمیل را برای ان استاد فرستادم ابتدا مخالفت صریه خود را ابراز نمود.
اما بعد از اینکه با وی در اوسط شهریور ماه حضور صحبت کردم با گذاشتن شرطی عجیب موافقت نمود
.شرط استادم این بود:در صورتی که من امتحان پایان ترم را از بیست نمره کامل بیست بگیرم نمره ام را بیست رد خواهد کرد.
اما هر نمره غیر از بیست را تقسیم بر ده خواهد نمود.

به بیان ساده تر یا بیست بگیر و یا درس را از دست بده.

من هم چون هدفم برایم ارزشمند بود و تصمیمم را گرفته بودم قبول کردم.
غافل از اینکه همین شزط چه عواقبی برایم خواهد داشت.
کمکم به ابتدای مهر نزدیک میشدم و هم برنامه کلاسی ام و هم برنامه درسی ام مشخص بود و طبق ان پیش میرفتم….

در صورتی که تمایل به مشاوره تلفنی با استاد عابدی را دارا هستید
میتوانید در این صفحه ثبت نام نمایید.

این جلسه مشاوره کاملا رایگان خواهد بود.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *